۱۳۸۸/۰۴/۲۲

گزارش جنگل نوردي

نوع برنامه : جنگل نوردي
تاریخ اجرا : 12 الی 15/4/88
مکان : منطقه جنگلی شاه نظر ، رودبارک و لاسکوتی (استان مازندران )
چگونگی دسترسی : استان مازنداران - شهر آمل – شهر چمستان – دهستان واز بالا – جنگل های شاه نظر – ده رودبارک – ده لاسکوتی
افراد حاضر : امیر مهدی کیائی – علی رضا کیائی – لیلا هدایتی – مجتبی ایزدی - علی فهیمی – میثم رازقی - ساره خالقیان – مهسا امامی – علیرضا امامی – علی اکبر امامی
سرپرست برنامه : علی رضا کیائی
تنظیم گزارش : علی اکبر امامی

گزارش اجراي برنامه:
روز اول - جمعه 12 تیرماه 88 :
ساعت 5 بامداد – سه راه تهرانپارس با دوماشین حرکت خودمان را از جاده هراز به سمت آمل شروع کردیم
ساعت 7:35 برای صرف صبحانه در جنگل امیر کبیر توقف کردیم و اولین صبحانه سفر را با شادی در کنار هم خوردیم
و بعد از رسید به آمل ،به چمستان آمدیم و مجتبی به ما ملحق شد و به سمت دهستان واز بالا حرکت کردیم و ماشین ها را جلوی درب خانه یکی از اهالي گذاشتیم و بعد از تعویض لباسهایمان ، با یک نیسان تا منطقه ای به نام افرا بن حرکت کردیم وبعد از رسیدن به افرا بن بلافاصله از کنار رودخانه شروع به حرکت کردیم در جاهای از مسیر عرض رودخانه را طی می کردیم که این خود نشاط خاصی را به گروه می داد .





















ساعت 14:20 در کنار چشمه ای که از کوه سرازیر بود برای ناهار ایستادیم و مجتبی آتشی روشن کرد ودر کنار آتش ناهار را صرف کردیم و بعد از ناهار با آب گوارای چشمه و آتش گرم جنگل ،بچه ها چای آتيشی درست کردند و انرژی دوباره برای ادامه مسیر پیدا کردند.



در مسیر حرکت ،توت فرنگی های کوهی که کوچک بودند ولی بسیار خوشمزه را نیز می خوردیم ساعت 18:10 به رودبارک و ساعت 19:00 به لاسکوتی رسیدم که دهی کوچک بود و ساکنین آنجا اواخر فصل بهار و تابستان برای مراتع خوبی که دارد دامهای خود را به آنجا می آورند. در مسجد کوچک این ده مستقر شدیم. مردمان این ده بسیار مهمان نواز و خونگرم بودند که بلافاصله برای ما چای آماده کردند .

شامی خوشمزه که علی برایمان آماده کرد را خوردیم و بعد خوابیدیم .

روز دوم - شنبه 13 تیر ماه 88 :
ساعت 7:30 صبح بیدار شدیم و بعد از خوردن صبحانه همگی برای چک کردن کوله ها و لوازم سفر دور هم نشستیم و علی رضا نفر به نفر لوازم سفر بچه ها را چک می کرد و راجع به بهتر شدن برای برنامه های بعدی همگی با هم به بحث و گفتگو نشستیم . در این هنگام ساره و مهسا و امیرمهدی به همراه بخشی از محلی ها برای جمع آوری پونه و گلگاوزبان به پایین ده رفتند و مجتبی و میثم هم از ساکنین ده برایمان ماست و پنیر محلی بسیار خوشمزه تهیه کردند که به همراه ناهار خوردیم .


بعد از ناهار علی رضا – مجتبی – امیر مهدی – علی – میثم وعلی اکبر به همراه یکی از محلی ها برای کشف غاری که شنیده بودیم در آن محل هست رفتیم .در مسیر چشمه هاي آب نیز وجود داشت. به مرتعی رسیدیم سبز و زیبا که دام در آنجا مشغول چرا بودند منظره ای بسیار دیدنی و زیبا بود ، ما حدود 8 كيلومتر پياده روي داشتيم ولی موفق به پیدا کردن دهانه غار نشدیم و به سمت ده حرکت کردیم و در مسیر برگشت چای کوهی چیدیم که برای سیستم تنفسی بسیار مفید است و ساعت 19:00 به ده رسیدیم.




شام را علی و لیلا به کمک بچه ها درست کردند که ماکارونی خوشمزه ای بود و بعد از آن علی رضا و مهسا در زیر نور مهتاب در کنار چشمه ظرف های شام را شستند و حدود ساعت 10:30 بود که خوابیدیم.
روز سوم - یکشنبه 14 تیرماه 88 :
ساعت 5:00 بامداد بیدار شدیم و ساعت 6:00 آماده برگشت و حرکت به سمت پایین شدیم که مهی زیبا روی جنگل را پوشانده بود و هوائی بسیار دلنشین همه کوهستان را فراگرفته بود .





مجتبی – علی – ساره – امیر مهدی – مهسا – علی اکبر- برای صبحانه ساعت 8:45 ایستادیم و آتشی برپا کردیم و چون که لیلا باید آرامتر حرکت می کرد علی رضا کیایئ و علی رضا و میثم گروه دومی شدند که با اختلاف 50 دقیقه ای به ما ملحق شدند و بعد از صرف صبحانه و استراحت به صورت دو گروه حرکت کردیم .







ساعت 14:15 به افرا بن رسیدیم و بعد از استراحت به سمت پایین حرکت کردیم در طی مسیر بچه ها برای آتش چوب جمع می کردند که ساعت 15:20 برای صرف ناهار کنار چشمه ایستادیم که باران سوزنی شروع به باریدن کرد. بعد از ناهار مجتبی رفت که ماشین خودش را از ده واز بیاود.



در این هنگام علی رضا به کمک نایلون و طناب یک کمپ فوری برقرار کرد ساره هم چادر خود را برپا می کرد . بعد از آمدن مجتبی که ماشین خود را همراه آورده بود علی و میثم از یک درخت به کمک طناب یک تاب معلق زدند و مشغول بازی شدند.
بعد من (علی اکبر ) و علی رضا و مجتبی به ده رفتیم و ماشین علی رضا و مهسا را به محل برقراری کمپ آوردیم .

و بعد از خوردن شام به دو گروه برای کشیک تقسیم شدیم که گروه اول شامل : ساره – علی رضا امامی – ملیکا - علی – علی اکبربرای ساعت 24:00 الی 3:00 بامداد بود و بعد از آن میثم و علی رضا کیائی تا ساعت 6:00 صبح.


روز چهارم - دوشنبه 15 تیر ماه 88 :
ساعت بیداری ساعت 7:30 بود بعد از خوردن صبحانه، جلسه گروه را برگزار کردیم که در مورد آموزش ها صحبت کردیم و اتمام جلسه ساعت 12:30 اعلام شد بعد به جمع آوری وسایل و کمپ پرداختیم که ساعت 13:20 آماده حرکت بودیم .



در مسیر بازگشت در جاده هراز در کیلومتر 90 پشت قبل از ورودي يكي از تونل ها، برای بازدید از تابلو سنگی شكل شاه توقف کردیم و همانجا کنار رودخانه ناهار را در ساعت 16:10 صرف کردیم و به سمت تهران حرکت کردیم .





شاد باشید.سپاس